»» داداشی دوستت دارم
من بهترین داداشی دنیا رو دارم ... شاید خودش این رو ندونه!٬ ولی اون واقعا آدم بی نظیریه. وقتی باهاش حرف می زنم٬ وقتی دغدغه ها و نگرانی هاش رو می بینم٬ با همه وجود افتخار می کنم که آبجیشم ... دلم می خواد همیشه خوشحال و سرحال ببینمش. تحمل شنیدن صدای خسته و غمگینش رو ندارم! دلم می خواد همیشه در اوج باشه٬ چون لیاقتش رو داره. ایمان دارم که اون لیاقت بهترین ها رو داره.
داداشی من وسیع ترین و پاک ترین و مهربون ترین قلب دنیا رو داره ... قلبی که توی سینشه مثل یه دریا بزرگه!
یاد بچگی هام افتادم که هر وقت کسی رو خیلی دوست داشتم و ازم می پرسیدن چندتا دوستش دارم٬ فقط با تعجب نگاهشون می کردم ... می دونی داداشی حالا هم بعد از این همه بزرگ شدن٬ هنوز نمی دونم چه طوری می شه با چند تا عدد دوست داشتن رو نشون بدی!! ولی می دونم که
خیلی دوست دارم و
خیلی برام عزیزی.
داداشی من٬ تو بی همتایی! ...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » احمد و سحر ( پنج شنبه 86/8/24 :: ساعت 12:1 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
جاودانگی[عناوین آرشیوشده]